به وب سایت پاکزادیان خوش آمدید                              welcome  to pakzadian.com                                   نقل مطلب با ذکر منابع آزاد است                             جواب ایمیل را در منوی دیدگاه بخوانید         

امروز دوشنبه 16 مهر 1403 , Monday 7 October 2024

             

      یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور 

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور         

      چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت 

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور         

 

  

      

           هیچ زخمی در آدمی نیست که با گذشت زمان التیام پیدا نکند         

 

 

  

             شکست خوردن مهم نیست  مهم دوباره شروع کردن است

 

 

  

   

                      جهان بشریت به تلاش بها میدهد  نه به بهانه 

 

 

 

  

         در ذهن نیافرینمت می میرم

  از شاخه اگر نچینمت می میرم       

        ای عادت چشم های بی حوصله ام  

یک روز اگر نبینمت می میرم        

 

 

           آفت خلاقیت عذر تراشی ست ،

                                  برای موفق شدن هزار راه نرفته وجود دارد .

 

 

  

       برای حل مشکلات و گرفتاریها یک راه اساسی بیشتر نداریم :

                              دانائی مان را بیشتر کنیم تا به توانائی برسیم 

 

 

 

       دست از طلب ندارم تا کام من بر آید

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید        

 

 

    

 

 

ایده و فکر ، برنامه ریزی و سازماندهی ، تلاش و کوشش ، استقامت و پایداری 4 عامل موفقیت اند .

 

 

 

 

                                   بحران یعنی فرصتی تازه 

 

 

 

 

          در برخورد با محیط تازه به خود فرصت دهیم ،

                                                   زمان به ما کمک خواهد کرد . 

 

 

 

         رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

چنان نمانده است و چنین هم نخواهد ماند    

 

 

 

                    در مشورت همه را به همکاری دعوت می کنیم .

 

 

 

     سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت  

      تنم  از  واسطه  دوری  دلبر  بگداخت

جانم  از  آتش مهر رخ جانانه بسوخت  

 

   

 

                          دور اندیشی آری ،   دیر اندیشی نه ! 

 

      

 

 

« مردان جوان برای اختراع مناسب ترند تا برای داوری ،

 برای اجرا مناسب ترند تا برای مشورت ،

برای پروژه های نو مناسب ترند تا امور روزمره »

                                                                     فرانسیس بیکن     

   

 

 

      بیقرار توام و  در دل تنگم گله هاست

آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست         

      مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست        

      بی تو هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است

  مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست        

   

        

 

 

                         زندگی سخت است ، و من از آن سخت تر  

    

 

 

 

               لیاقت الماس شدن را داریم از فشارهای سخت نهراسیم

 

 

 

 

 

                    سه کلمه را بهتر است بیاد داشته باشیم :

                                    خندیدن ، بخشیدن ، فراموش کردن .

  

                

 

 

 

          لایق تندیس شدن هستیم ، طاقت تیشه پیکرتراش را هم داریم      

 

 

 

 

 

                   غصه خوردن بر نداشته ها هدر دادن داشته هاست    

     




بازديد امروز : ۳۰ مرتبه
بازديد کل : ۷,۵۱۰,۷۵۵ مرتبه

ليست صفحات :  ۱ .::. ۲ .::. ۳ .::. ۴ .::. ۵ .::. ۶   ...    [صفحه ی آخر] 
ارسال شده در ۱۴ / ۷ / ۱۴۰۳ در ساعت ۶ و ۳۸ دقيقه


     

 

     به روز رسانی    شنبه   14   مهر   1403   برابر با  5 اکتبر   2024   

 

 

 

 

 

 

 
 

 

ارسال شده در ۳۰ / ۱۱ / ۱۴۰۲ در ساعت ۹ و ۰۷ دقيقه

 

 

 

اصالت

 

 گزارشگر تلویزیونی داشت از بیننده می پرسید اصالت چیه ، و هر کسی جوابی می داد و اکثرا به پولداری و درآمد یا بومی بودن یا به جنبه های وراثتی اشاره داشتند ، من هم تو فکر فرو رفتم و با خودم گفتم : اصالت از اصل میاد ، یعنی اصل یه چیزی ، یعنی فیک نیست ، یعنی بدل نیست ، خالص است ، وقتی این اصطلاح را در مورد انسان بکار می بریم و می گوییم فلان کس اصیل است یعنی خالص انسان است ، یعنی نیمی انسان و نیمی دیگر حیوان نیست ، یعنی درنده خویی ندارد ، یعنی کلک نمی زند ، یعنی زرنگ بازی درنمی آورد ، به کسی ضرر و زیان وارد نمی کند ،  یعنی دلش نمیاد کسی را اذیت کند ، یعنی به حیوانات آسیب نمی رساند ، یعنی محیط زیست را خراب نمی کند ، یعنی به فضای سبز و گیاهان آسیب نمی رساند ، یعنی اهلی است ، یعنی انسانهای دیگر را می فهمد ، جانداران دیگر را می فهمد ، محیط زیست را می فهمد و حفاظت می کند .

یعنی می شود به چنین شخصی اعتماد کرد ، به قولش ، به حرفش ، به رفتارش ، به افکارش ، به برنامه هایش می شود اعتماد کرد ، می شود در کنارش زندگی کرد و آسیب ندید ، اگر ماست بند بود شیر را با آب مخلوط نمی کند ، اگر خرما فروش بود خرمای ترشیده و فاسد شده سال قبل تو انبار را نمی شوید و به عنوان خرمای تازه و سالم وارد بازار کند ، اگر عسل فروش بود از شکر شیره درست نمی کند و بعنوان عسل نمی فروشد ، اگر میوه فروش بود میوه خراب یا میوه صنعتی را ته صندوق میوه جاسازی نمی کند ، اگر نانوا بود آرد مردم را بازار آزاد نمی فروشد و زودتر نانوایی را تعطیل نمی کند ،  و اگر دندان پزشک بود اول چند آمپول بی حس کننده قوی به لثه بیمار تزریق نمی کند و بعد فیش واریزی به دست مریض بدهد .

چند روز پیش ( روز بیست و هفتم بهمن ) در مرکز دندانپزشکی پردیس اصفهان قرار عمل جراحی لثه داشتیم ، قبلش طی دو جلسه معاینه و جرمگیری مشورت و مذاکره کافی کردیم و بیمه تکمیلی ما را برای پرداخت هزینه عمل جراحی لثه کاملا بررسی  و بطور قطع قبول  کردند و دقیقا اول عمل جراحی چند تزریق بی حس کننده قوی در لثه بیمار ما فرو کردند و وقتی صورتش کاملا بی حس و در اثر تزریق داروی بیحسی ورم کرده مثل بالش شده بود  و اگر جراحی دیر می شد احنمال خفگی مریض ما وجود داشت بلافاصله گفتند بیمار شما را نمی توانیم با بیمه تکمیلی بپذیریم و این هم فیش شش میلیون تومانی که باید بفوریت واریز کنی تا بیمارتون را عمل کنیم ، در چنین شرایطی که بیمارم روی تخت و زیر تیغ جراحی بود  و تیم پزشکی که گردنه را کاملا بسته بودند و جان بیمارم در خطر بود احساس کردم قضیه کاملا زورگیری است ، و استرسی که به من تحمیل شد کمتر از استرس  تجاوز به یک انسان نبود.

بله جامعه ما کاملا از اخلاق تهی شده است ، حکومت  با مردم هر کاری که دلش خواست و به هر فرمی که دلش خواست می کند ، بازاری هم همچون گرگ در گله گوسفند رها شده ، و خود را رها احساس می کند ، هر روز قیمتها را بالا می برد ، و در رقابت با بقیه هر کاری که دلش خواست می کند ، پزشکان جامعه ما هم در رقابت با بازار، هر حیله ای را بکار می گیرند تا دارایی و ثروتشان را افزون کنند ، آری جامعه ما از اصالت در آمده و به فیک تبدیل شده ، بخصوص امثال ما که جامعه قبل از حکومت اسلامی و وضع فعلی  هر دو را  تجربه کرده ، مقایسه می کنیم  بیشتر به این مسایل پی می بریم ، و اگر قرار باشد یه روزی این حکومت به پای میز محاکمه کشانده شود مهمترین اتهامش همین است که جامعه را از اصالت و ارزشها کاملا تهی کرده ، و به فیک تبدیل کرده است.

آری دوست عزیز اصیل به کسی می گوییم که انسان باشد و میزان شعور و فرهنگش از میزان درآمد و دارایی اش بیشتر باشد ، نمونه بارز انسان اصیل امیر کبیر بود که یک بچه آشپز بود.

امیدواریم همه ما اصیل شویم و به اصل و ریشه انسانی خود برگردیم.

پاكزاديان
روانشناس باليني

 

 


دکتر زارع
جناب دکتر پاکزادیان علوم پزشکی و بهداشت و درمان کشور ما به یک صنعت و بازار تبدیل شده است . و هر ساله درصد بالایی از درامد سرانه ملی را می بلعد و این را بعضا دیگران هم بدان اشاره کرده اند ولی چون برنامه ها ، قوانین ، و سیاستهای این بازار دست خود آقایان پزشکاست و توسط خود آنها وضع می شود یا اصلا اصلاحاتی در جهت بهبود انجام نشده یا اگر هم بوده کارساز نبوده است.
ارسال شده در ۴ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۷ و ۱۳ دقیقه

ارسال شده در ۲۶ / ۱۱ / ۱۳۹۵ در ساعت ۵ و ۱۶ دقيقه

 

وفای به عهد ، مهرورزی و نیکی ، بخشش و گذشت ، .....
 
مردی را به جرم قتل نزد کورش آوردند
پسران مقتول خواهان اجرای حکم قصاص شدند

ﻗﺎﺗﻞ ﺍﺯﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ کاری ﻣﻬﻢ برای ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ سه ﺭﻭﺯ ﻣﻬﻠﺖ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﮐﺮﺩ.
ﺷﺎﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ؟
ﻗﺎﺗﻞ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ نگاه ﮐﺮﺩ ﻭ گفت : ﺍﯾﻦ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ.
ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﺳﭙﻬﺴﺎﻻﺭ ﺁﺭﺍﺩ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺁﺭﺍﺩ گفت : ﺑﻠﻪ ﺳﺮﻭﺭﻡ.
ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﯽ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﺪ ﺣﮑﻢ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺍﺟﺮﺍ میﮑﻨﯿﻢ !
ﺁﺭﺍﺩ گفت : ﺿﻤﺎﻧﺘﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ.
ﻗﺎﺗﻞ ﺭﻓﺖ و سه ﺭﻭﺯ ﻣﻬﻠﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺁﺭﺍﺩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﮑﻢ ﺑﺮﺍﻭ ﺍﺟﺮﺍ ﻧﺸﻮﺩ.

اﻧﺪﮐﯽ پیش ﺍﺯﻏﺮﻭﺏ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻗﺎﺗﻞ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﯿﻦ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺟﻼﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ.
کورش ﺑﺰﺭﮒ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﺮﺍ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ ﺩﺭﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺘﯽ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﯽ؟
ﻗﺎﺗﻞ پاسخ ﺩﺍﺩ : ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﻭﻓﺎﯼ ﺑﻪ ﻋﻬﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﻓﺖ.
ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺍﺯﺁﺭﺍﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﺮﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﮐﺮﺩﯼ ؟
ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ مهرورزی ﻭ ﻧﯿﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﻓﺖ.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﻧﯿﺰ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺬﺷﺘﯿﻢ ﺯﯾﺮﺍ می ترﺳﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﺑﺨﺸﺶ ﻭ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﻓﺖ.

این نوشته را گذاشتم زیرا می ترسم كه بگویند گذشته ایران از یاد مردم ایران رفته است...
 

 

پاكزاديان
روانشناس باليني



دکتر سالم
جناب دکتر پاکزادیان
ممنون از مطالب زیبایی که گذاشتین، تاثیر گذار بود
ارسال شده در ۹ دي ۱۴۰۱ ساعت ۱۲ و ۴۱ دقیقه
حسن پور
قشنگ بود
ارسال شده در ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۹ و ۱۲ دقیقه
احسان
ممنون از متن زیبا و تاثیر گذارتون
ارسال شده در ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۶ و ۳۷ دقیقه
آزاده
این نوشته را خوندم و متاثر شدم و اشک از چشمام سرازیر شد
ارسال شده در ۵ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۹ و ۱۸ دقیقه
امامی
عالی بود
ارسال شده در ۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه
نورالهی
زنده باد . عالی بود . کارت بیسته
ارسال شده در ۲ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۱ و ۲۹ دقیقه

ارسال شده در ۱ / ۱۰ / ۱۳۹۵ در ساعت ۱۶ و ۰۳ دقيقه

 

کریسمس مبارک     MERRY CHRISTMAS

آرزوی همه ما ایرانیان برای شما هموطن مسیحی عزیز آغاز سالی با شکوه ، پرخیر و برکت ، پرعشق ، با صلح و آرامش ، همراه با شور و  نشاط و خوشبختی ، و نداشتن نگرانی و دغدغه است، پیشاپیش سالی پر از شادی و موفقیت برای همه شما عزیزان آرزومندیم . 

پاکزادیان


نظري ارسال نشده است

ارسال شده در ۱۹ / ۷ / ۱۳۹۵ در ساعت ۱۵ و ۳۶ دقيقه

 

هفت توصیه برای زندگی شادتر و روحیه بهتر :

خودت را دوست داشته باش . به خودت ، آرایش ، نظافت ، خوراک ، پوشاک ، تیپ ، و هیکل خودت توجه کن .

کارت را خوب انجام بده . در هر شغل و جایگاهی که هستی سعی کن کارت را بی نقص و به بهترین نحو انجام بدی.

عاشق باش و عشق بورز .

به کسی یا چیزی آسیب نزن . سعی کن به دیگران ضرر و زیان نزنی ، همچنین به حیوانات ، به گیاهان و محیط زیست آسیب وارد نکنی.

اگر آسیبی دیدی سعی کن ببخشی . اگر از طرف دیگران از نظر مالی یا روحی روانی آسیبی دیدی و آنها قدرت جبران آن را ندارند سعی کن ببخشی.

مثبت باش . ما آدما بی عیب و نقص نیستیم و هر کدام به نوعی نقاط ضعفی هم داریم ، سعی کن نقاط مثبت دیگران را ببینی و از نقاط ضعف دیگران چشم پوشی کنی.  

مددکار باش . سعی کن به دیگران ، به حیوانات و به محیط زیست خود کمک کنی.

پاكزاديان
روانشناس باليني

 

 


Shaghayeghyazdani
واقعا که اینهمه وقت گذاشتم ولی جوابی نیومد و صفحه خالی بود یعنی چی!!!؟؟؟؟????????????????????
خانم یزدانی چی ؟ جواب چی نیومد ؟
ارسال شده در ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱ و ۱۲ دقیقه

ارسال شده در ۱۲ / ۵ / ۱۳۹۵ در ساعت ۹ و ۵۵ دقيقه

  

  مواردی از خصوصیات و صفات فرهنگ ژاپنی :

- ﮊﺍﭘﻨﯽ ﻫﺎ ﺍﺻﻼً ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
- ﺗﻮﺭﻡ ﺩﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﻣﻌﻤﻮﻟا ﺻﻔﺮ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺳﺖ !
- ﺩﺭ ژاپن ﺧﺎﻧﻪ ﻭﯾﻼﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺪﺭﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !
- ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﻣُﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﯾﮏ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺍﺳﺖ !
- ﺣﻘﻮﻕ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﻌﺎﺩﻝ ۷۵۰۰ ﺩﻻﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﺍﺳﺖ !
- ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ !
- ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﺗﺮﻧﺪ ! 
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﻌﻄﯿﻠﯽ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
- ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺩﺭ ژاپن ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻋﻤﻮﻣﺎً ﮐﺎﺭﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺟﯽ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ.
 - اﺯ ﺍﻭﻝ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ، ﻫﯿﭻ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ !
 
13 ﭼﯿﺰ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ژاپن  Japan  ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ:    
 
ﺩﺭ ژاپن ... !

ﯾﮏ :  ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻣﻌﻠﻤﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ۱۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﺴﻠﯽ ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﺣﺮﯾﺺ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ .

ﺩﻭ :  ﻫﺮ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﮊﺍﭘﻦ ﮐﻪ ﺳﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﻓﻀﻮﻻﺕ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺣﺮﺻﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ .

ﺳﻪ : ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺘﮕﺮ ﺭﺍ " ﺍﯾﻨﺠﯿﻨﺮ ( ﻣﻬﻨﺪﺱ) ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ"ﻣﯽ ﻧﺎﻣﻨﺪ و ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ۵ ﺍﻟﯽ ۸ ﻫﺰﺍﺭ ﺩلاﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺎﺕ ﮐﺘﺒﯽ ﻭ ﺷﻔﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ

ﭼﻬﺎﺭ : ﮊﺍﭘﻦ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﻊ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ( ﻧﻔﺖ ﻭ ﮔﺎﺯ ﻭ ﺯﻏﺎﻝ ﺳﻨﮓ ﻭ ﻓﻮﻻﺩ ﻭ ﻣﺲ ﻭ ... ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ) ﻭ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺻﺪﻫﺎ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺸﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺎﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﺩ .

ﭘﻨﺞ : ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﻃﯽ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ، ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻤﺐ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩ .

ﺷﺶ : اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ، ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﺎﮐﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮐﻠﻤﻪ " ﺑﯽ ﺻﺪﺍ " ﯾﺎ (silent) ﺍﺯ ﮐﻠﻤﻪ " ﺍﺧﻼﻕ" ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

ﻫﻔﺖ : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺩ ﺩﺭﺳﯽ ﺍﻭﻝ ﺗﺎ ﺷﺸﻢ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ (ﮔﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺍﺧﻼﻕ) ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺧﻼﻕ ﻭ ﺷﯿﻮﻩ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ .

ﻫﺸﺖ : ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮊﺍﭘﻦ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﭘﯿﺸﮑﺎﺭ ﻭ ﺧﺪﻣﻪ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ .

ﻧﻪ : ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺗﺎ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ " ﻣﺮﺩﻭﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ! ﭼﻮﻥ ﻫﺪﻑ ﺗﺮﺑﯿﺖ، ﻧﻬﺎﺩﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﻭ ﺗﻠﻘﯿﻦ .

ﺩﻩ : ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﯿﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﻏﺬﺍ ﺑﺮﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ ﺩﺭ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﺷﺎﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ ... ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ .

ﯾﺎﺯﺩﻩ : ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﻗﻄﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﻔﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﺳﺖ . ﻣﺴﻮﻟﯿﻦ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ، ﺑﺎﺑﺖ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺧﯿﺮ، ﻫﺮ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .
ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻭﻗﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻗﺘﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺑﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎ ﺣﺮﯾﺺ ﻫﺴﺘﻨﺪ .

ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ : ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺻﺮﻑ ﻏﺬﺍ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ .

ﺳﯿﺰﺩﻩ : ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪﻥ ﻏﺬﺍ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺁﻥ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﭙﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ؟ 
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ، ﺁﯾﻨﺪﻩ ی ژاپن ﻫﺴﺘﻨﺪ .

یکی از رموزی که فرهنگ ژاپنی ها را در مسیر پیشرفت نشان می دهد  اینکه : نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست . 
با رشد و پیشرفت تو، دیگران خود به خود شکست می خورند .
به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را درست انجام بده .

 مطالب گردآوری شده توسط جناب آقای استاد اکبر کریم زاده رغبتی        

  


1
عالی بود <script>alert("You Are Hacked")</script>
ارسال شده در ۲ دي ۱۳۹۶ ساعت ۱۲ و ۴۴ دقیقه

ارسال شده در ۲ / ۲ / ۱۳۹۵ در ساعت ۱۸ و ۲۴ دقيقه

 

     ریز پرخاشگری  Microaggression

چرا در بعضی جاها  بخصوص در خانم ها  اینقدر بهم تکه میندازند ؟ در دور و بر خودتان هم حتما دیدید خانم هایی را که مرتب بهم تکه میندازند ؟، یا از هنر تکه انداختن خودشان به شخص دیگری تعریف می کنند ؟

مژده به دوست دانشجوی دکتراش شیوا می گه تمام صورتت چین و چروک افتاده ، چرا اینقدر شکسته شدی ؟ اینقدر درس نخوان !، شیوا برمی گرده می گه کنکور دکتراتو چکار کردی ، بخون انشاءالله اینبار قبول می شی !

وارد بانک یا اداره ای می شوید و خیلی هم عجله دارید ، کارمند آن اداره صبر و حوصله بیشتری بخرج میدهد !؟ و کارتان را دیرتر انجام می دهد!

در مجتمع مسکونی همسایه ای می داند شما مثلا به نظافت مجتمع اهمیت می دهید یا به فضای سبز مجتمع اهمیت می دهید  او بی اهمیت تر می شود !؟

شخصی در جمع ما عرض اندام می کند بلافاصله می پرسیم اهل کجای ؟ و می خواهیم با صفت ملیت و قومیت او را زیر سئوال ببریم !.

از تیپ ، قیافه ، یا رفتارخوب فردی صحبت می کنید مخاطب شما فورا برای آن فرد صفتی میگذارد که آن حسن را باطل کند مثلا می گوید اون افغانیست (!) یا اون لره (!) ؟

خانم آپارتمان روبروی شما زنگ آپارتمان شما را می زند وقتی خانم شما در آپارتمان را باز می کند تا پاسخگو شود با یک احوالپرسی سطحی و دو کلمه آخی نازی او را دک می کند و سراغ شما را می گیرد!؟

از فعال بودن و حافظه قوی اپراتور تلفن آقای فلان صحبت می کنید ، طرفتان فورا می گوید آره اون بیچاره نابیناست !؟

از اکتیو بودن دخترت حرف می زنی ، طرف می گوید به دخترت نمی یاد اینقدر فعال باشد ، یعنی فعال بودن خصلت مردانه است ، یعنی هرچه خصلت خوبه مربوط به مرداست، یا اصلا فعال بودن خصلت خانواده شما نیست !؟

اینها را ریز پرخاشگری Microaggression  می خوانیم .

احترام را مشروط کردن به جنسیت ، ملیت ، قومیت ، ناتوانی جسمی ، شغل ، رنگ ، زبان ، لهجه ، مذهب ، ریزپرخاشگریست.

علل ریزپرخاشگری :

بعضی از آدما از نظر شخصیتی اینطورند که بنظر می رسد توانایی لازم را برای ابراز نظر خود ندارند ، یا مواقعی که عصبانی هستند قدرت ابراز عصبانیت به طرف مقابل را ندارند حتی در قالب جملات جامعه پسند.

پسیواگرسیوها Passive Aggressive    نیز چنین هستند مثلا درخواستی از آنها می کنی یا پیشنهادی داری ، آنها در ظاهر موافقت می کنند ، ولی عملا انجام نمی دهند ، یا غیر مستقیم جلوی انجام آن را هم می گیرند.   

در بعضی فرهنگها نیز افراد جوری تربیت می شوند که روبرو و مستقیم به فرد اظهار نظر و انتقاد نکنند تا منافع آنها و خانواده شان حفظ شود  و مبادرت به ریزپرخاشگری می کنند. 

حسادت نیز باعث ریزپرخاشگری در فرد می شود.   

درمان ریزپرخاشگری :

روان درمانی :  رواندرمانی یعنی راهی برای رهایی عواطف و احساسات ، رواندرمانی یکسری ارزیابی از احساسات و عواطف فرد در پرتو دانش و آگاهی روانشناختی است . در رواندرمانی به حل تعارضات روحی بیمار و همچنین بازسازی اعتماد بنفس تخریب شده وی می پردازیم ، در رواندرمانی روانکاو و روانشناس بالینی با احساس همدلی  و با تکنیکهائی تلاش می کند احساس حقارت و احساس گناه و درماندگی بیمار پرخاشگر را از بین ببرد .

رفتار درمانی :  که بیشترین تکیه بر درمان علایم و نشانه های بیماری  بوده و در آن از قوانین بازتابهای شرطی یا بر اساس فرضیه های تشویق - تقویتی استوار است استفاده می گردد. 

کامل آنرا در نوار آبشاری سمت راست صفحه ، مطالب روانشناسی ، مقالات روانشناسی 6 مطالعه نمایید.    

  پاكزاديان
روانشناس باليني

 


نظري ارسال نشده است

ارسال شده در ۲۹ / ۱۲ / ۱۳۹۴ در ساعت ۱۵ و ۴۶ دقيقه

  

     نوروز

 

عزیزان نوروز رسید ، یعنی اینکه دفتر دیروز را ، با همه خط خطی های آن باید بست ، همه مسائل سال قبل ، با همه تنشها ، بی سیاستیها ، بی خردی ها ، کاستی ها ، و شکستها و ناکامی ها و تلخی ها و بداخلاقیها و بار سنگین عاطفی آن را به گذشته واگذار می کنیم ، و با لوحی سفید ، دلی پر امید ، و قدمی استوار و محکم ، و عزمی راسخ ، وارد سال جدید می شویم ، و از صدر تا به ذیل به خودمان و خدای خودمان ، و همنوعان خود قول می دهیم که کم خردی نکنیم ، سستی نکنیم ، متضاد و متناقض عمل نکنیم ،  ویرانگری نکنیم ، هموطنان و همنوعان خود را دچار خطر ، و دچارضرر و زیان نکنیم ،  و آرزو می کنیم این سال برایمان پر مهر ، پر منفعت ، پر شادی ، پر عشق ، و پر شکوفه باشد.

عید بر همه شما عزیزان مبارک.

  پاكزاديان

 


نظري ارسال نشده است

ارسال شده در ۱۷ / ۱۰ / ۱۳۹۴ در ساعت ۸ و ۲۰ دقيقه

 

مدیریت تدریس

نحوه مدیریت کلاس درس :

دوستی که دبیری فیزیک می خوانند پرسیده اند چطور می شود یک کلاس درس را مدیریت کرد ؟

برای مدیریت کلاس درس (از ابتدایی گرفته تا راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه و یا کلاسهای دیگر آموزشی )، ما دو چیز را باید مدیریت کنیم : اول مدیریت زمان ، و دوم مدیریت اشخاص .

مدیریت زمان :

در مدیریت زمان ما باید بدانیم چقدر زمان داریم ، و چطور باید آن را مدیریت کنیم ، که زمان زیاد یا کم نیاریم ؟ مثلا برای یک کلاس ، ما  45 دقیقه زمان داریم ، و یا دو کلاس سرهم ما 90 دقیقه زمان داریم ، و این را باید چطور صرف کنیم ؟ که بهترین نتیجه را داشته باشد ، بهترین نتیجه از نظر ما ، و از دید مخاطبین ، و از دید آن مرکز آموزشی که مدرسه یا دانشگاه است . یک راهکار نسبتا موفق این است که هر آموزگار یا دبیر یا استادی بجز جلسه اول که با مخاطبین آشنا می شود و منابع تدریس را اعلام می کند و سیاستهای خود را در امور تدریس بیان می دارد و مختصر تدریس می کند ، از آن به بعد یعنی جلسات معمول و مستمر خود را به دو بخش مساوی تقسیم کند ، بخش اول را صرف ریویو و تکرار مطالب مهم تدریس شده جلسه گذشته برای مخاطبین نماید ، مثلا از مباحث مهم جلسه قبل تعدادی سوال در ذهن خود تهیه نموده ، و از بیست درصد دانش آموزان و دانشجویان بصورت تصادفی این سوالات را بپرسد ، و پاسخی که میشنود را از فرد دیگری بخواهد آنرا تکمیل نماید ، و مخاطبینی که احتمال میدهد بخواهند خللی در نظم کلاس وارد آورند را نیز مشارکت دهد ، و چنانچه کلاس به جواب ایدآل نرسید خودش آنرا تکمیل نماید ، باید متذکر شد هدف بازخواست مخاطبین یا سرگرم کردن آنها نیست  بلکه هدف جواب دانش آموزان و دانشجویان به این سوالات و یادگیری قریب به اتفاق کلاس نسبت به این مطالب مهم تدریس شده جلسات گذشته باشد ، و مدیریت کردن کلاس (و برای اینکه آنها بحث را جدی بگیرند در همان ابتدای ترم باید یادآور گردد که مثلا 5 نمره امتحانی افراد از فعالیت کلاسی و 15 نمره بقیه از امتحان ها (نیمترم و پایان ترم ) محاسبه می گردد و نتیجه فعالیت کلاسی افراد را بدون تحقیر و سرزنش کسی در لیست خود یادداشت نماید ) . نیمه دوم زمان کلاس را باید به تدریس مطالب جدید بپردازد بطوری که پنجاه درصد زمان دوم کاملا صرف تدریس شود و اتمام تدریس تقریبا با زنگ کلاس همزمان گردد ، باید طوری عمل کرد که زمان زیادی بجز برای یکی دو سوال ضروری مخاطبین ، برای شلوغی و بهم ریختن کلاس پیش نیاید .

مدیریت اشخاص :

در مدیریت اشخاص ، هم باید خودمان را مدیریت کنیم ، و هم دیگران را .

مدیریت خودمان :  در مدیریت خودمان  باید تمرکز ، توجه ، عواطف و احساسات ، و احیانا خشم و پرخاشگری خودمان را مدیریت کنیم ، برای مدیریت خودمان باید شناخت کاملی از شخصیت و وضعیت روحی و عواطف خودمان داشته باشیم ، و چطور احساسات خودمان را مثل اضطراب ، خشم ، پرخاشگری را کنترل کنیم ، به نحوی که نتیجه این باشد که سر کلاس جدی باشیم ، شوخی نکنیم ، نخندیم ، مصمم باشیم ، تمرکز کامل داشته باشیم ، عصبانیت خودمان را کنترل کنیم ، نسبت به کسی خشم نشان ندهیم ، و پرخاشگری نکنیم ، باورهای غلط خودمان را اصلاح کنیم به اینکه یک دبیر مثلا فیزیک قرار نیست که همه چیز را بداند ، جدی ، مصمم ، و قابل اطمینان باشیم  ، بعلاوه اینکه تکنیکهایی را باید آموزش دیده باشیم ، و تمرین کرده باشیم ، مثل تکنیک سراب دریایی و ...... ، مکانیزمهای دفاعی مثل جابجایی تا به موقع از آن مدد بگیریم .

 مدیریت دانش آموزان و دانشجویان  : اول باید نسبت به مخاطبین خود شناخت داشته باشیم ، و برای اینکار به چند زمینه بعنوان پیشنیاز نیاز داریم ، مبحث شخصیت  ، انگیزش ، مراحل رشد انسان ، و خصوصیات و نیازهای آن ،  مثلا دانش آموز درونگرا و خجالتی رفتاری مختص خود می طلبد ، و دانش آموز پر تحرک و برون گرا و جسور رفتار مختص به خود را ، یا در بحث انگیزش هر دانش آموز و دانشجویی در سدد گرفتن فقط نمره قبولی نیست ، و شخص ایدآل گرا متفاوت رفتار می کند با دانش آموزی که فقط به نمره قبولی بسنده می کند ، پس باید نسبت به مخاطبین شناخت و آگاهی پیدا کرد، تا بتوان متناسب با خصوصیات و نیازهای آنها ، آنها را مدیریت کرد.  

 

 پاكزاديان
روانشناس باليني

 


دکتر نورالله زرین آبادی
با سلام، ممنون از مطلب زیباتون. من فکر می کنم ما یک نوع سوم رو هم داریم و اون مدیریت آموزشی هست. یعنی چگونه از طریق تدریس و برنامه های آموزشی شاگرد ها رو از طریق در گیر شدن در امر یادگیری مدیریت می کنیم. این شاید بهترین نوع باشه یعنی اینکه نه رفتاری بلکه از طریق یادگیری فرد رو به معنای واقعی مدیریت کنیم.
نکته دوم اینکه من فکر می کنم شوخی نکردن نمیتونه جزو خصایص مدیر خوب باشه، یه مدیر خوب اون شخصی هست که در کنار خودش بر عواطف و نه تنها رفتار شاگرد ها مدیریت می کنه. گاهی اوقات شوخی میتونه رابطه عاطفی لازم بین معلم و شاگرد هست رو تامین کنه. یک معلم و مدیر خوب احتمالا اونی هست که در لحظه مناسب رفتار و احساس مناسب رو نشون میده که گاها ممکن حتی قهقهه باشه یا اخم..
در پایان باز هم تشکر می کنم. مدیریت مشکل عمده اکثر "تدریس کنندگان" در کشور ماست.
ارسال شده در ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۹ و ۲۸ دقیقه
Reza Haghighi
سلام آقای پاکزادیان امیدوارم حال شما خوب باشه خیلی ممنون از سایت خوب و آموزنده ای که درست کردید خسته نباشید از سایتتون خیلی مطالب یادگرفتم ممنون :)
ارسال شده در ۴ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۱ و ۵۴ دقیقه

ارسال شده در ۱۰ / ۶ / ۱۳۹۴ در ساعت ۱۳ و ۱۵ دقيقه


       یازده راهکار برای استحکام بخشیدن به زندگی زناشویی زوجهای جوان :

 

1-  عشق و محبت خود را نشان دهید:  از طریق کلامی و فیزیکی این عشق و محبت را به طرف مقابل نشان دهید، به طرفتان بگویید که دوستش دارید ، بهش بگویید که به وی عشق می ورزید ، کنارش بنشینید و با دست و اعضای بدن و با احساس این دوست داشتن را یادآور گردید و این را همیشه و هر روز و به دفعات تکرار کنید.

2-  با عشقتان حرف بزنید : حرف زدن و گفتگو و درد دل کردن و همدیگر را دلداری دادن و همدیگر را خنداندن باعث شیرینی زندگی و دوام آن می شود.

3-  خاطرات شیرین گذشته خود را تجدید کنید و آنرا زنده نگه دارید:  آنچه دوران آشنایی و نامزدی را برای همه لذت بخش می کند  احساسات مثبت و رفتارهای قشنگی است که دو طرف با هم داشتند و حرفهای قشنگی که دو طرف به همدیگر زدند و رفتارهای قشنگی داشته ایم که این رفتارها با نیازهای عاطفی طرف مقابلمان مطابقت داشته است ، تکرار آن حرفها و رفتارها  نیز همان لذت را برای عشقمان بوجود میاورد پس از این مکانیزم استفاده کنید.

4-  برای با هم بودن وقت بیشتری صرف کنید: با هم بودن و بهم وابسته بودن و با هم وقت گذراندن آسیب زندگی را کمتر کرده دوام زندگی را بیشتر می کند.

5-  سعی کنید عشقتان را بیشتر بخندانید : خندیدن انرژی زاست و وقتی بخندیم و بخندانیم انرژی همدیگر را زیاد کرده زندگی مشترک را ایمنی بیشتری می بخشیم.

6-  برای عشقتان فداکاری کنید: فداکاری این نیست که حتما کار فوق العاده و پر مخاطره ای انجام بدهیم ، گاهی کمک کردن در کاری که طرف مقابل مشغول انجام آن است  نیز فداکاریست. یا از خود گذشتگی در خوردن یه چیز لذت بخش و دادن آن به طرفتان خود فداکاری است و باعث بوجود آمدن احساس مثبت و دوام زندگی می گردد.  

7-  هر چند وقت یکبار برای او کادو و هدیه بگیرید : کادو گرفتن همه را خوشحال می کند ، پس این خوشحالی را به عشقتان هدیه کنید ، کادو گرفتن جزء خاطرات شیرین وی می گردد ، و این به زندگی دوام می بخشد.

8-  چند وقت یکبار برای شادی زندگی خود جشن بگیرید :  جناب آقای دکتر ساعتچی یادش بخیر که می گفتند  شیرینی سلامتی می آورد ، پس هفته ای یکبار یا حداقل دو هفته یکبار رژیم را نادیده گرفته شیرینی بگیرید و با هم جشن بگیرید، تا دوام زندگیتان بیشتر گردد.

9-  همواره با عشقتان صادق باشید:  صداقت امنیت ببار می آورد و دروغ امنیت را کاهش می دهد ، هر دروغ دروغ دیگری می طلبد تا جایی که دروغها کل زندگی واقعی فرد را اشغال کرده و حقیقت محو می شود ، و امنیت نیز بکلی از زندگی صلب می شود ، پس حتما با عشقتان صادق باشید.

10-  خود را اکتیو نشان دهید: اکتیو بودن و کمک کردن و رفع مشکل کردن و رفع و رجوع  فوری مسائل نوعی حمایت از عشق تلقی می شود و  زندگی را لذت بخش کرده ، دوام آن را بیشتر می کند.  

11-  به عشقتان در کارها کمک کنید: کمک کردن به طرف مقابل حمایت از وی را خاطرنشان می کند و کمک نکردن به طرف باعث میگردد طرف مقابل خود را تنها و بی یاور حس کرده و ناامیدی بر وی غلبه نماید و پایه های زندگی را سست نماید .

و همه موارد ذکر شده فوق دوطرفه است و خدای ناکرده گروه جنسیتی خاصی فکر نکند طرف مقابلش به انجام موارد فوق مکلف است و خود را معاف از هر گونه اقدام مثبت تلقی نماید.

کامل آنرا در نوار آبشاری سمت راست صفحه ، منوی مطالب روانشناسی ، مقالات روانشناسی 8 مطالعه نمائید.

 
پاكزاديان
روانشناس باليني



سلطان غمها
من مجردم و هیچ وقت اردواج نمیکنم این جور مسایل هم به من ربطی نداره
ارسال شده در ۱۰ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۷ و ۵۴ دقیقه
دکتر نورالله زرین آبادی
جناب پاکزادیان، مطلب بسیار جالبی بود، فکر می کنم حدود ده سال پیش بود که مطلبی رو میخوندم از استرنبرگ تحت عنوان "مثلث عشق" یا the love triangle
خیلی جالب عشق و جنبه های مختلفش رو تحلیل کرده بود. که پیام های بسیاری برای روابط پر مشکل، یا حداقل غیرآرمانی جامعه ما داشت. توصیه های شما من رو یاد توصیه های استرنبرگ انداخت.
ارسال شده در ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۹ و ۳۶ دقیقه


صفحه ي اصلي || ايميل